الهى، اى آن كه رحمت و لطفت بر خطاكاران نكوست، اى تو مغز و جهان همه
پوست، اى كه يادت در دل و جان بهشت مينوست، اى كه وجودم را باد عشق و محبتتسبوست،
اى كه زخم قلبم را نظر لطفت رفوست، اى كه دو زلف رحمانيت و رحمييتت غاليه بوست، اى
كه عنايتت بر همگان از همه سوست، اى ذكر جمالت در خزينه دل ياقوت، اى زبان همه در
ثنايت لال و غرق سكوت، اى منزه از رنگ ناسوت، اى عزت و جبروت، اى مالك ملك ملكوت،
اى نور بزم لاهوت، اى بخشايند روزى و قوت، اى عقول همه در ذاتت مبهوت مبهوت،
افتاده ام در ظلمتكده برهوت، شده ام بى نغز و پوست، آب تلخ فراقم در سبوست سر غمم
به زانوست، دلم اسير خم ابروست، عذر خواهم از جناب دوست، اين شرمنده را دست گيرى
كن كه هجرانت به سوخت.
بگير از من تو دست اى دستگيرم كه بر درگاه تو عبدى فقيرم
نباشد مايه ام جز اشك و آهى بجز لطفت ندارم من پناهى
ز درگاهت مران اين بند خود الهى بند شرمند خود
ثنا خوان توام اى همدم دل نمى خواهيم بجز لطف تو حاصل
برگرفته از كتاب مونس جان اثر استاد شيخ حسين انصاريان(حفظه الله)
:: بازدید از این مطلب : 405
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0